مباهله
درميان حوادث و رخدادهاي گوناگون تاريخ اسلام واقعه عظيم و باشكوه «مباهله» بى شك ويژگى های خاص و منحصر به فردى دارد.
مباهله تجلی حقانيت اسلام و نمايان گر عظمت و برتری پيامبراكرم (صلى الله عليه وآله ) است. مباهله روز فرو ريختن صليبهاى طلايی و روز پيروزی علم و فرهنگ بر شمشير وجنگ می باشد.
و پر واضح است كه در اين وا نفسای غربت اسلام رجوع به اين گنجينه پر افتخار چقدر مى تواند به حال پيروان راستين نبوی و شيعيان غيور علوی مفيد فايده باشد و چهره ی زيبا و پرمهر و متقن اسلام را بر همگان هويدا سازد.
با ترويج و تبليغ داستان مباهله ميتوان از مظلوميت پيامبراسلام(صلی الله علیه و آله) دفاع كرد…
مى توان اين سند محكم و برترين فضيلت قرآنى اميرالمؤمنين(صلوات الله علیه) را در برابر مخالفين تشيع علم كرد…
داستان مباهله چیست؟
معناي لغوی و اصطلاحی مباهله:
مباهله آن است که دو نفر يا دو گروه پس از مناظره و استدلال در برابر يکديگر، چنانچه به نتيجه ای که مقبول طرفين باشد، نرسند، و هريک ادعای کتمان عمدی حق از سوی ديگری را داشته باشد، در اين مرحله دو طرف براي اثبات ادعای خود مسئله را به خدا واگذار می کنند و هريک از خدا می خواهد که اگر ديگری در ادعای خود عمداً دروغ می گويد و حق را دانسته، کتمان می کند، فوراً عذاب را بر او نازل کند تا حق روشن شود و چنان چه اشاره شد، اين آيين در پيش از اسلام نيز در ميان اعراب و ساير اقوام رايج و شايع بوده است.
در چنين برنامه ای که يک دستورالهي است خداوند فوراً پاسخ مي دهد تا حجّت را بر مردم تمام نمايد. چنان که در روزگار پيامبران پيشين نيز اين مسئله بارها اتفاق افتاده بود. امّا در تاريخ 23 ساله رسالت پيامبرخاتم (صلی الله علیه و آله) تنها يک باراتفاق افتاد و آن با مسيحيان نجران و درسال دهم هجری بود.
آیه مباهله
آیه مباهله آیه ۶۱ سوره آل عمران است که اشاره به واقعه مباهله دارد:
فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ ﴿۶۱﴾
بنابراین، پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی(علیه السلام)]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان، و زنانمان و زنانتان، و جانهایمان و جانهایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.
واقعه مباهله با نامه پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مسیحیان نجران و دعوت آنان به اسلام شروع شد و در نهایت با عقبنشستن نجرانیان و ایمانآوردن عدهای از آنان پایان یافت.
حاضرشدن افراد و گفتگوها
بامداد روز مباهله، حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمد. دست امام حسن(علیه السلام) را گرفته و امام حسین(علیه السلام)را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که اینها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید:
آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوبترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.
پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله مینشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا میروی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمیکرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورتهایی را میبینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک میشوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.
ادامه دارد…
عقب نشستن نجرانیان
سپس ابو حارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر صلی الله علیه و آله ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشته شدن صلح نامه آنان برگشتند.
پیامبر صلی الله علیه و آله بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست،که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله میکردند هر آینه همگی به میمون و خوک مسخ میشدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش میشد و میسوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود میکرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمیماند و همه نصاری پیش از سال میمردند.1
پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمده، مسلمان شدند.2
?1) قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۸۲-۱۸۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۶-۱۷۱
?2) الطبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵، ج۲، ص۳۱۰
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات